پیامی برای حاکمان زمانه

نردبان این جهان ما و منی است
عاقبت این نردبان بشکستنی است
لاجرم آنکس که بالاتر نشست
استخوانش سخت تر باید شکست

*****************

در واپسین روزهای عمر پیام آور آزادی ؛هنگامی که وی نسیم
مرگ به مشام مبارکشان می وزد واحساس جدائی  از یاران با وفاوفداکارو وصال به دوست  را احساس می کند.در آخرین حج
در منطقه ای بنام غدیر که منطقه فصل وجدا شدن حجاج است
بر بلندی میرود و رو به حاضرین خطاب مینماید ؛که اگر کسی را بر من حقی است باز ستاند یا که حلال نماید که موسم رفتن است عجبا که فرمانروا ورهبر وپیام آور حق چنین با اخلاص وتواضع طلب
 عفو وحلالیت می نماید ............۱ یکی ازافرادی که در جمع حضور دارد به او میگوید در فلان جنگ شلاق دست شما به پشت من خورد.بلافا صله پیامبر لباسش را بالامیزند وبه وی می گوید که قصاص کن ولی در مقابل دیدگان حضار او بر بلندا میرود وبر وسط دو کتف پیامبر حق بوسه میزند.
این درسی است از تاریخ که حاکمین ما باید بفهمند که متاسفانه به قول مولوی بزرگ
این سخنها کی رود در گوش خر 
گوش خر بفروش ودیگر گوش خر 

*******************
آری کعب الاحبار ها که خود را واسطه العقد بین خدا وخلق میدانند این را باید بدانندکه روزی باید یادر درگاه خلق یا در درگاه خدا پاسخگوی عملکرد خویش باشند؛ که موسم رفتن نزدیک است وکسی را گریز از آن نیست.
به قول علی بزرگ درسهاو نشانه های عبرت چه زیادند وعبرت گیرندگان چه کم.
در مملکت اسلامی ما انسانهایی در بندند که جرمشان بیان اندیشه شان است واین نسخ صریح آیه شریفه قرآن است که
در هر چیز اختلاف کنید ؛داوریش با خداست ؛این است خداوند
پروردگار من؛بر او توکل کرده ام وبه سوی او باز میگردم.
خداوند پروردگار ما وشماست؛نتیجه اعمال ما از آن ماست
ونتیجهاعمال شما از آن شما؛خصومت شخصی در میان ما
نیست؛وخداوند ما وشما را در یک جا جمع می کتد و
بازگشت همه به سوی اوست


آیه ۱۴و۹ سوره شوری