گستاخی اندیشه

برادرانم از فقر وگرسنگی مردن 

                                   قوم وخویشان ما در عزایشان
                    
                                                       گوسفندان قربانی کردند

دوستان بیایید مرده پرست واسطوره پرست نباشیم

اکنون که در حال روزمرگیمان هستیم ؛یک انسان آزاده

در بند زور و جور گرفتار است . به خاطر ما وبه خاطر آزاد

 اندیشی اش . به قول  معلم شهیدمان  در روزگار
 
جهل  ؛ شعور خود جرم است و گستاخی اندیشه ؛وخود جزیره

بودن ( اتوپیا) گناهی نابخشودنی.و در این زمانه  همه دست به

دست هم داده ایم تا شاهد جنایتی دیگر باشیم؛ و بعد در عزایش
 
بنشینیم  ودر صورت موافقت حضرات اجل  اگر شهامتش را

داشته باشیم مراسم ختمی ...........! که خدا ان روز  را نیاورد

پس بیایید هم و غممان راهی باشد  درراستای رهایی این

اسیر در بند.

نا گفته نماند که در طول پنجسال حکومت مولایمان علی بزرگ

تنها حکومتی که زندانی سیاسی نداشت حکومت وی بود

************

دشتها آلوده ست
در لجنزار گل لاله نخواهد رویید
در هوای عفن آواز پرستو به چه کارت آید
فکر نان باید کرد
و هوایی که در آن
 نفسی تازه کنیم
گل گندم خوب است
گل خوبی زیباست
ای دریغا که همه مزرعه دلها را
علف هرزه کین پوشانده ست
هیچکس فکر نکرد
که در آبادی ویران شده دیگر نان نیست
و همه مردم شهر
 بانگ برداشته اند
که چرا سیمان نیست
 و کسی فکر نکرد
که چرا ایمان نیست
و زمانی شده است
که به غیر از انسان
 هیچ چیز ارزان نیست

شعر از: حمید مصدق

ع.ع